عام ماشاالله . !!

    اَمرو داشتم می رفتم باغ شِنگِزار حالم خوب نابود که یهو یه دلالی سر ِراما گرفت گف عام ماشالله  چِکا چینی شُل شُل شُل را می ری نا کُنَه مریضی . گفتم آره عامو جُن زانویام ذوق می زنه چینی تیر می کشه که ماخا جونوم در بیا یه دردی از تیره گُردَم (1) می کشه تا تو رونم  از اونجو می کشه توک آنگشتام . رفتم دگدر گفته چُتِلی نَنیش ، سرِ صندلی بَنیش .آما عام مش صفدر میگه از بَسکه اِسبار کردی و سر قَد (2) گندم چیدی چینی شدی . دلاله مثِ مدِزما (3)چسبیده بود بِشُم ولم نمی کد می گفت ماخام کمکت کنم . دیدم خیسره مَردَم (4) سوار خرش نیه کنن (5) داره میا طرفم . به مو که رسید  هِنوشَه (6)کنن گف ماشالله ،  بِلاجُبی (7)چکا نمی ری باغتا اسبار کنی . گفتم عامو مگه نمی نی نمی تونم. جخدی (8) داره را می رم . گف ای بیل به قَدِت باخوره (9)  شیت شی  (10)  ایشالله تو خو   هی مریضی !. دلاله گف بِشش باگو باغشا بافورشه ماخا چوکونه  (11) این نمی تونه باغ نگا داره  . خیسیره مردم گف راس میگه تو که عرضه نداری باغ اسبار کنی ماخا چوکنی . بافورش بَره.  .چار رو دیه ماخا دختر تا شوور بدی ماخا از کجا بیاری جاهاز همراش کنی ؟  دیدم دلاله مث اینکه اِسبِز به تومنش (12)افتاده باشه واساد  دور و ور مو قِر خوردن . اما عیال بِشُم گفته بود : ماشالله یهو زیمین و باغ نافورشی مگه بادمجونه که بگنده . بَل بری بَچا . آما خودم قَدُم (13)درد می کرد . زنم مریض بود هی نِک و ناله می کرد . یه پام تو آبادی بود یه پام مطب دگدور . هی می گن اینا ناخور اونا خور  . شاید  مِثِ آقام بَشُم که هی نافروخت و نا خورد تا  به بد بختی مرد . آما عام قدرت که همیشه بری خودش خوشه. می گه ماشالله مگه ماخا چندی زندیی کنی بافورش بری خودت خوش باش . برو مسافرت  ، گردش . دگدور خوب برو . غذای خوب باخور . اگه نافورشی می فته زیر دست بچا  مگه نشنفتی که می گن دشمنی دشمن تر از اولاد نیست . شاخ گاوی بدتر از داما نیست . کم کم داشتُم راضی می شدم . دلاله دسما گرفت و گفت . مگه خبر نداری ماخا  شهر داری همه زیمین و باغایا تحویل بگیره . از راس جده (14)  واکش و قشلاق و قصبه و چار باغ و اینا همه  ماخا بره جزو شهر داری . اون وخت چِطو می کنی ؟ . نِشتُم زیمین  یه خورده کِرت  و کِلاش (15) کردم . راسش  دِلم خیلی پول ماخاس . گفتم باشه می فورشم . دسما گرفت تا بریم بنگاه .  حالا نمی دونم این کلایی که ماخا بَلَه سر م  تا کجام میا . آما چاره ای ندارم .

1-ستون فقرات 2- دولا – بصورت خَم  گندم چیدن با داس  3- بختک 4- پدر زنم 5- سُک زدن به خر6- نفس نفس زنان  7- عقب مانده – غیر طبیعی  8- به سختی 9- بیل به کمرت بخوره 10- کنایه از فلج شدن  11- می خواهد چکار   12- شپش به تنبان افتادن  13 – کمر  14- جاده  15- خود را خاراندن

این مکان مجهز به سیستم دور بین مدار بسته می باشد ! !!

            این عبارت را بسیاری از ما در ادارات ، بانکها ، اماکن تجاری و مغازه ها دیده ایم . چنانچه جرمی در این اماکن صورت گیرد . مسئولین قضایی و نیروی انتظامی می تواند از عکسها و فیلمهای ضبط شده در دور بین ها بعنوان مدرک جهت محکومیت متهم  استفاده نماید . در سالهای گذشته احتمالا در سالهای 1349و 1357 عکسهای هوایی از نظم آباد ومنطقه  ماشین سازیو کوی صنعتی  موجود است که می تواند بسیاری از سئوالات ، خلافها و سوء استفاده ها را بوضوح نمایان سازد . اکنون برای ساخت جاده و دیگر امکانات در روستا  با کمبود شدید بودجه مواجه اند.  چنانچه قطعاتی از زمینهایی که طبق این عکسها متعلق به کسی نبوده و بهیچ عنوان کشت نمی شده و نمی شود و اکنون توسط برخی تصرف شده   به نفع عمران و آبادی روستا فروخته می شد . وضعیت بدین گونه نبود که برای آسفالت کردن یک کیلو متر جاده  ماه ها ساکنین  باید گَرد و خاک و گِل را تحمل نمایند .  و از امکانات رفاهی مانند پارک ، ورزشگاه . درمانگاه ،  مدرسه و ... هم خبری نباشد .