خروس پَرُون

ساخت وبلاگ

نمی دونم یاد تونه یا نه اون قدیما  چهل پنجا  سال پیش وقتی تونظم آباد عاروسی می شد   . یکی از رسم و رسوم عاروسی  این بود که جَوُنا داما یا  بَبَرن حامُم (1)دَساشا حِنا بگیرن رخت نو باپوشن  . وختی ماخاست از حامم در بیا  یه نفر از فامیل داما  یه خروس چاق می برد  پشت بُنِ حامم . چینی که داما از در  حامم در می آمد خروسا پرت می کرد تو هوا  سر داما  میون جمعیت . خروس تا می تونست پر می زد اما آخر میفتاد.  جَوُنا  می هَشتَن پی اش (2) هر کی زرنگ تر بود می گرفتاش و بعضی وختا چند تا از جَوُنا (3) با هم می رسیدن به خروس بی نوا.  یکی سرشا می گرفت یکی دُمشا . یکی پَرِشا  یکی لِنگِشا . خلاصه برت باگوم هرکی می کشید طرف خودش . اِنجَه اِنجَه ش می کردن (4) هر تیکش می فتاد دَس یه نفر . گایی گداری هم (5)  هم سرِ خروسه مُرافه (6) می شد . جونا میون عاروسی می رفتن  قد هم(7) . حا لا خر بیار و باقالی بار کن . آقای سجادی که  هم روحانی بود و هم معلم ده  که  خدا عمرش بده و سلامتی بِشِش بَده  این رسما ور انداخت . تو مچد گفت از این به بعد خروسا دور سر داما بَگردُنن بَدَن به یه فقیر . حالا حکایت زمینای نظم آباد حکایت اون خروسَه شده . هر کی یه سرشا گرفته می کشه طرف خودش  . منابع طبیعی ، مسکن و شهر سازی ، شهرداری ، دلالای بی انصاف ، ورثه مالک سابق ، بنگاه دارای طماع ، بعضی پول دارای پارتی دار . خلاصه چی شی برت باگوم . کا شگی یه نفر مث آقا سجادی پیدا می شد  این موضوعا حل می کرد . اما افسوس که دادرسی نیست ؟؟

1- حمام . گرمابه 2- می گذاشتن  . دنبال می کردن 3- جوانان  4- تکه تکه   5-  گاه گاهی  6-  دعوا  7- دست به یقه شدن  .       

روستاي نظم آباد اراك...
ما را در سایت روستاي نظم آباد اراك دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : anazmabad8 بازدید : 289 تاريخ : چهارشنبه 26 آبان 1395 ساعت: 4:25