نمی دونم یاد تونه یا نه اون قدیما چهل پنجا سال پیش وقتی تونظم آباد عاروسی می شد . یکی از رسم و رسوم عاروسی این بود که جَوُنا داما یا بَبَرن حامُم (1)دَساشا حِنا بگیرن رخت نو باپوشن . وختی ماخاست از حامم در بیا یه نفر از فامیل داما یه خروس چاق می برد پشت بُنِ حامم . چینی که داما از در حامم در می آمد خروسا پرت می کرد تو هوا سر داما میون جمعیت . خروس تا می تونست پر می زد اما آخر میفتاد. جَوُنا می هَشتَن پی اش (2) هر کی زرنگ تر بود می گرفتاش و بعضی وختا چند تا از جَوُنا (3) با هم می رسیدن به خروس بی نوا. یکی سرشا می گرفت یکی دُمشا . یکی پَرِشا یکی لِنگِشا . خلاصه برت باگوم هرکی می کشید طرف خودش . اِنجَه اِنجَه ش می کردن (4) هر تیکش می فتاد دَس یه نفر . گایی گداری هم (5) هم سرِ خروسه مُرافه (6) می شد . جونا میون عاروسی می رفتن قد هم(7) . حا لا خر بیار و باقالی بار کن . آقای سجادی که هم روحانی بود و هم معلم ده که خدا عمرش بده و سلامتی بِشِش بَده این رسما ور انداخت . تو مچد گفت از این به بعد خروسا دور سر داما بَگردُنن بَدَن به یه فقیر . حالا حکایت زمینای نظم آباد حکایت اون خروسَه شده . هر کی یه سرشا گرفته می کشه طرف خودش . منابع طبیعی ، مسکن و شهر سازی ، شهرداری ، دلالای بی انصاف ، ورثه مالک سابق ، بنگاه دارای طماع ، بعضی پول دارای پارتی دار . خلاصه چی شی برت باگوم . کا شگی یه نفر مث آقا سجادی پیدا می شد این موضوعا حل می کرد . اما افسوس که دادرسی نیست ؟؟
1- حمام . گرمابه 2- می گذاشتن . دنبال می کردن 3- جوانان 4- تکه تکه 5- گاه گاهی 6- دعوا 7- دست به یقه شدن .
روستاي نظم آباد اراك...
ما را در سایت روستاي نظم آباد اراك دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : anazmabad8 بازدید : 289 تاريخ : چهارشنبه 26 آبان 1395 ساعت: 4:25